یک روز می بوسـمـت !

پنهان کردن هم ندارد

مثل خنده های تو نیست که

مخفی شان می کنی

یا مثل خواب دیشب من که نباید تعبیر شود

مثل نجابت چشمهای تو است

وقتی که در سیاهی چشمهای من

عریان می شوند

عریانی اش پوشاندنی نیست

:(
8 امتیاز + / 0 امتیاز - 1393/07/28 - 22:04
دیدگاه
bamdad

یک روز می بوسمت !

یکی از همین روزهایی که می خندانمت

یکی از همین خنده های تو را ناتمام می کنم ...

می بوسمت !

و بعد ، تو احتمالا سرخ می شوی

و من هم که پیش تو همیشه سرخم ...

1393/07/28 - 22:05
bamdad

یک روز می بوسمت !

یک روز که باران می بارد

یک روز که چترمان دو نفره شده

یک روز که همه جا حسابی خیس است

یک روز که گونه هایت از سرما سرخ سرخ

آرام تر از هر چه تصورش را کنی

آهسته ...

می بوسمت ...

1393/07/28 - 22:06
bamdad

یک روز می بوسمت !

هر چه پیش آید خوش آید !

حوصله ی حساب و کتاب کردن هم ندارم !

دلم ترسیده

که مبادا از فردا دیگر « عشق من » نباشی

آخر ، عشق سه حرفی کلاس اول من

حالا آن قدر دوست داشتنی شده

که برای خیلی ها سه حرف که سهل است

هزار هزار حرف باشد ...

1393/07/28 - 22:06
bamdad

یک روز می بوسمت !

به قول شاعر :

عشق کلاس اول

تنها سه حرف است

اما کلاس آخر

عشق هزار حرف است ...

1393/07/28 - 22:07
bamdad

یک روز می بوسمت !

فوقش خدا مرا می برد جهنم !

فوقش می شوم ابلیس !

ن وقت تو هم به خاطر این که

یک « ابلیس » تو را بوسیده

جهنمی می شوی !

جهنم که آمدی

من آن جا پیدایت می کنم

و هر روز می بوسمت !

خدایا !

چه صفایی پیدا می کند جهنم ... !

:)

1393/07/28 - 22:08
bamdad

یک روز می بوسمت !

می خندم و می بوسمت !

می گریم و می بوسمت !

یک روز می آید که از آن روز به بعد

من هر روز می بوسمت !

لبهایم را می گذارم روی گونه هایت

و بعد هر چه بادا باد ...

می بوسمت !

تو احتمالا سرخ می شوی

و من هم که پیش تو همیشه سرخم

...

1393/07/28 - 22:09
bamdad

ممنونم
{-35-}

1393/07/28 - 22:40